اگر بخواهیم از هدف اصلی شرکت Microsoft بابت خلق دستگاهی به نام Surface دقیقا در سالگرد 10 سالگی این دستگاه صحبت کنیم، حالا میتوان گفت که این شرکت به هدف نهایی خود رسیده است.
لذا ادغام خانواده Pro X با Pro 8 در Pro 9 تعیین کننده مسیر آینده تبلت های سورفیس بوده و تا سالها همین ترکیب حفظ خواهد شد.
به طوریکه راستش را بخواهید، مایکروسافت 10 سال پیش در چنین روزهایی که اولین دستگاه Surface را معرفی کرد، قصد داشت تا به جایگاه فعلی و امروزی خود برسد. اگرچه مسیر، بسیار متفاوتتر از آن چیزی بود که همگان تصور میکردند.
آغازی بر یک پایان
تابستان و اوایل پاییز سال 2012 بیشک از به یاد ماندنیترین ماهها برای دوستداران دستگاههای Surface به شمار میرود.
یعنی زمانیکه مایکروسافت با بودجهای عظیم بابت نوشتن مجدد خط به خط سیستمعامل Windows ضمن راهاندازی اکوسیستم جدیدی برای حساب Microsoft در کنار فروشگاه نرمافزاری Windows App Store تلاش کرد تا تبلتی نازک و سبک ویندوزی را مبتنی بر معماری پردازش دیگر تبلتهای اندروید و iPad یعنی ARM ارائه دهد و نام آنرا نیز بدون هیچ پیشوند و پسوندی به صورت کامل Microsoft Surface گذاشت (اگرچه برخی آنرا با اصطلاح Surface RT نیز میشناسند).
اما در همان زمان و در کنار این دستگاه، یک دستگاه کاملا متفاوت دیگر نیز تحت عنوان Microsoft Surface Pro معرفی شد تا مبتنی بر معماری پردازش دیگر لپتاپهای رایج باشد که در نتیجه مشابه پیشینیان خود بود؛ یعنی تبلتهای ویندوزی ضخیم و سنگین وزن قبل از سال 2012 که همچون تمامی لپتاپها از پردازندههای با معماری Intel x86 بهره میگرفتند.
داستانهای بسیاری از 10 سال پیش تاکنون گذشت و مسیر، به هیچ وجه آنطور که مایکروسافت و دیگران تصور میکردند نبود.
اما مهم اینست که حالا و هماکنون، دو دستگاه Surface RT و Surface Pro در یک دستگاه واحد با یکدیگر کاملا تلفیق شدهاند. دستگاهی که در دو کانفیگ کاملا متفاوت، یکی با پردازنده مبتنی بر معماری ARM و دیگری با پردازنده مبتنی بر معماری Intel x86 به فروش خواهد رسید.
این یعنی آغازی بر پایان هدف اصلی Microsoft از خلق دستگاهی به نام Surface در سال 2012 به طوریکه حقیقتا، آقای پانوس پانای (خالق دستگاههای سرفیس) میتواند در این لحظه خود را بازنشست کرده و اعلام کند، مأموریتی که سال 2012 آغاز کرد را بالأخره پس از 10 سال با موفقیت به هدف نهایی آن رسانده است.
اما طبیعتا این پایان ماجرا نیست؛ بلکه اتفاقا تلفیق ARM و Intel x86 در یک دستگاه واحد، تازه آغاز مسیری خواهد بود براساس تولید تبلتهایی که کانفیگ آرم و اینتل را در کنار یکدیگر ارائه خواهند داد.
تفاوت کانفیگ ARM با Intel چیست؟
پیش از هرچیز، حتما باید تفکر کاملا اشتباهی که در ذهن اکثر کاربران و متأسفانه حتی فروشندگان دستگاههای Surface در بازار ایران وجود دارد را از بین ببریم. کانفیگ ARM پرو 9 که دارای چیپست Microsoft SQ3 است به هیچ وجه «ضعیفتر» از کانفیگ Intel نبوده و اتفاقا اگر قرار باشد پردازنده مرکزی CPU و همچنین پردازنده گرافیکی GPU موجود در چیپست SQ3 را در رقابت با Core i5 نسل 12 بگذاریم، به سادگی خواهیم دید که SQ3 قطعاً «قویتر» از Core i5 است.
مخصوصا اگر شما در حال حاضر حتی کانفیگ Core i7 از Surface Pro 7 را نیز داشته باشید، باید بدانید که پردازنده موجود در چیپست Microsoft SQ3 از پردازنده دستگاه شما قویتر و سریعتر است (با کلیک روی تصویر زیر ضمن متصل بودن به سرویسهای V PN به وبسایت رسمی بنچمارک Geekbench برده خواهید شد که چیپست Core i5 مدل 1235U را از نظر قدرت پردازش تکهستهای و چندهستهای با چیپست اسنپدارگون 8cx نسل 3 مقایسه کرده است).
متأسفانه در ذهنیت بسیاری از کاربران به علت مراجعه به بازاریان و فروشندگان دستگاههای سرفیس، چنین تصور %100 ناصحیحی به وجود آمده است که ARM از Intel ضعیفتر است.
دلیل اینکه به چه علت فروشندگان دستگاههای سرفیس، علاقه به تبلیغات کالای خاصی را دارند و در طرف مقابل، یک کالای دیگر را تخریب میکنند، کاملا واضح بوده و نیازی به توضیح ما نیست!
ما در سرفیس نیوز به عنوان یک مرجع صرفا فنی و تخصصی که هیچ فعالیت مستقیمی در عرصه خرید و فروش و تجارت کالا نداریم، با اطمینان کامل به شما میگوئیم که کانفیگ ARM به هیچ وجه ضعیفتر از کانفیگ Intel نیست.
در ادامه به سراغ ریشهیابی چنین تفکر ناصحیحی خواهیم رفت؛ به هرحال «تا نباشد چیزکی، مردم نگویند چیزها!»
طی بیانی ساده، باید بگوئیم که ادعای بسیاری از افراد در یک حالت کلی، مبنی بر اینکه در نهایت امر و برای اجرای اکثر نرمافزارهای رایج ویندوزی، کانفیگ ARM سرعت کمتری به نسبت کانفیگ Intel ارائه میدهد کاملا صحیح است.
اما دقت داشته باشید که خود پردازنده SQ3 از Core i5 قدرت و توان پردازش بالاتری را داراست.
ولی متأسفانه، در حال حاضر شاید بیش از %90 نرمافزارهای فعلی ویندوز اصلا برای اجرا توسط پردازندههای با معماری ARM پیشبینی و مناسبسازی نشدهاند؛ بلکه فقط برای اجرا توسط پردازندههای با معماری Intel پیشبینی و مناسبسازی شدهاند.
در نتیجه اگر کامپیوتر شما دارای پردازندهای با معماری ARM باشد، به منظور اجرای بیش از %90 نرمافزارهای رایج ویندوزی، نیاز به امری تحت عنوان ترجمه کدها یا شبیهسازی Emulation خواهید داشت که البته مخفی از چشمان شما در لایههای زیرین نسخه مخصوص به ARM از دو سیستمعامل Windows 10/11 توسط ابزار WOW64 انجام میپذیرد.
همین مرحله اضافی در پردازش، یعنی ترجمه یا Emulation باعث میشود تا سرعت نهایی اجرای اکثر نرمافزارهای رایج ویندوزی توسط یک پردازنده ARM کمتر از پردازندههای Intel کنونی باشد.
چراکه به صورت بسیار واضحی، خب سازنده نرمافزار، محصول خود را فقط برای اجرا توسط پردازندههای Intel آمادهسازی کرده است نه ARM.
حالا اگر نرمافزار مد نظر شما جزو آن %10 که برای پردازندههای با معماری ARM پیشبینی و مناسبسازی شدهاند باشد، خواهید دید که تا چه حد، چیپست SQ3 قویتر و ایضاً سریعتر از Core i5 نرمافزار شما را اجرا خواهد کرد؛ زیرا ذاتاً SQ3 از Core i5 دارای توان پردازشی بیشتری است.
اگرچه به هرحال، منطق حکم میکند که بهتر است دستگاهی که با %90 نرمافزارها سازگاری کامل دارد را تهیه کنیم، اما همچنان به این نکته مهم توجه داشته باشید که تولید کانفیگ ARM نیز دلایل خاص خود را دارد و شرکت Microsoft طی 10 سال گذشته، میلیاردها دلار بودجه خود را در جهت بیهودهای صرف ساخت کامپیوترهای ARM نکرده و شرکت Apple نیز پس از گذشت حدود 10 سال، بیهوده اقدام به کپیبرداری از Microsoft و قرار دادن فقط پردازنده ARM به جای Intel در تمامی مدلهای لپتاپها MacBook خود نکرده است!
چرا باید کانفیگ SQ3 را به جای Core i5 بگیریم؟
پاسخ این پرسش در چهار برتری کانفیگ ARM در مقایسه با Intel بر میگردد، که از نظر ما در سرفیس نیوز، بسیار مهمتر از صرفا سرعت نهایی اجرای %90 نرمافزارها هستند.
به اعتقاد ما، بالاترین اولویت و معیار مقایسه و تهیه یک کامیپوتر «همراه» دقیقا به خصوصیات فیزیکی دستگاه برمیگردد.
اگر از افرادی که هماکنون Surface Pro 1/2/3/4/5/6/7/8 دارند در رابطه با دستگاه آنها جویا شوید، شدیداً از درجه حرارت بسیار بالا و کنترل نشده این دستگاهها گله خواهند داشت و البته حتی شاید مهمتر از آن، از خالی شدن سریع باتری دستگاه خود بسیار ناراضی هستند. ضمن اینکه صدای آزاردهنده موتور فن خنککننده حتی به هنگام صرفا مرور صفحات اینترنتی! آنها را پس از خرید خود متعجب کرده است.
بدین ترتیب، چهار برتری مهم و اساسی کانفیگ SQ3 در مقایسه با Core i5 برای دستگاه Surface Pro 9 اولا در اختلاف شدید بین ایندو بابت مدت زمان شارژدهی باتری، دوما در درجه حرارت تولیدی، سوما در صدای آزار دهنده موتور فن خنککننده در یک تبلت! و نهایتا اینترنت همراه 5G بیان میشوند.
البته ممکن است تا زمانیکه همچون ما در سرفیس نیوز، تمامی دستگاههای سرفیس را در استفاده عملی و حقیقی تجربه نکرده باشید، اهمیت بسیار بالای چهار فاکتور اساسی فوق را به صورت کامل لمس نکنید.
پس بگذارید به شما بگوئیم که چهار مورد بالا، اگر کانفیگ Intel را تهیه نمائید، دقیقا به چه شکل، گریبانگیر شما خواهند بود!
عدم وجود سیمکارت در کانفیگ اینتل
چنانچه به دنبال تبلتی هستید که سیم کارت خور باشد، به کلی باید کانفیگ Intel پرو 9 را فراموش کنید. زیرا فقط کانفیگ ARM این دستگاه قابلیت پشتیبانی از سیمکارت و اینترنت آمده از آن را ارائه میدهد. به طوریکه برای اولین بار در یک کامپیوتر ویندوزی میتوانید از اینترنت نسل پنجم 5G به لطف چیپست Snapdragon 8cx Gen 3 بهره ببرید. لذا اگر امورات شما به صورت همراه بودن دستگاه معنی پیدا کرده و نمیخواهید وابسته به فقط Wi-Fi منزل و محل کار خود باشید تا بتوانید در هر مکانی کامپیوتر خود را به اینترنت 5G متصل نمائید، فقط کانفیگ SQ3 در دستگاه Surface Pro 9 این قابلیت را به شما ارائه خواهد داد.
صدای آزاردهنده فن در کانفیگ اینتل
ممکن است با خود بگوئید که خب به نحوی، با صدای آزار دهنده موتور فن خنککننده در تبلت خود کنار خواهید آمد و این که چیزی نیست…
اما دوستداریم تا شما را به هنگام ضبط صوت حین کلاسهای مجازی، جلسات مجازی و تماس تصویری ببینیم! زیرا میکروفون دستگاه حدود فقط 5 سانتیمتر از موتور فن خنککننده کانفیگ Intel فاصله دارد و پیشنهاد میکنیم حتما پیش از خرید خود، به هنگام روشن شدن موتور فن خنککننده، اقدام به ضبط صدا کنید تا نتیجه خندهدار را ببینید…
درجه حرارت بالا کانفیگ اینتل
ممکن است فردی بگوید که خب من اصلا از میکروفون استفاده نخواهم کرد! و بابت سیمکارت نیز به فقط همان Wi-Fi راضی هستم. لذا به چنین فردی باید بابت درجه حرارت بسیار بالا و کنترل نشده کانفیگهای Intel گوشزد کرد. که البته ممکن است این فرد مقاومت کرده و بگوید خب دستگاه گرم میشود که بشود! به من چه کاری دارد؟!
که در پاسخ به چنین بیانی، باید یادآور شویم که یکی از شایعترین علل خرابی کلی مادربرد دستگاههای Surface Pro بدین صورت است که کاربران فراموش میکنند پیش از قرار دادن دستگاه داخل محفظهای بسته همچون کیف، ابتدا آنرا کاملا خاموش Shutdown کنند که این امر میتواند به سادگی به علت ناتوانی دستگاه در دفع درجه حرارت بسیار بالای چیپست Intel خود، منجر به خرابی چیپست شود به نحوی که راهی به جز تعویض کل مادربرد برای تعمیر دستگاه وجود نداشته باشد.
تصور کنید یک «تبلت» دارید که هربار میبایست آنرا کاملا خاموش Shutdown نمائید…
اما به غیر از بحث نا آسودگیها و محدودیتهایی که درجه حرارت بالا برای کاربر حین استفاده از دستگاه ایجاد میکند، اگر از افرادی که در حدود سه سال پیش اقدام به خریداری مدلهای Surface Pro 1/2/3/4/5/6 کردهاند جویا شوید، خواهید دید که باتری دستگاه آنها حتی در ازای بهترین شرایط استفاده و نگهداری، حالا نهایتا پس از حدود سه سال، دچار بادکردگی شده و یا به هر ترتیبی، به تعویض باتری نیاز پیدا کردهاند. و در این مورد باید بدانید که عامل اصلی اتمام سریع عمر باتری در چنین مدت زمان کوتاهی، دقیقا اثر به شدت منفی درجه حرارت بالای تولیدی توسط چیپستهای Intel روی باتری است. لذا دستگاههایی همچون مدل Surface Pro X که از چیپستهای خنک Microsoft SQ1/2 بهره میبرند، بسیار دیرتر به تعویض باتری نیاز پیدا میکنند چراکه چیپست آنها، گرمای بسیار بسیار کمتری را در مقایسه با چیپستهای اینتل، به باتری منتقل میکند.
اتمام سریع باتری در کانفیگ اینتل
ممکن است فردی باشد که بگوید به نحوی، هم با صدای آزار دهنده موتور فن خنک کننده و هم با درجه حرارت بسیار بالای کانفیگ Intel و هم با عدم وجود سیمکارت، کنار خواهد آمد. اما چنین فردی هرکاری هم که کند! بازهم نخواهد توانست تا از خالی شدن سریع باتری دستگاه خود جلوگیری کند… . مجددا تکرار میشود که در این موارد بهتر است از صاحبان فعلی Surface Pro جویا شوید و به شما خواهند گفت که پیش از خرید، به هیچ وجه تصورش را هم نمیکردند که باتری دستگاه از حالت %100 پُر خود تا این حد به سرعت تخلیه شده و خاموش شود. لذا چنانچه به هنگام خرید دستگاه سرفیس پرو 9 کانفیگ Core i5 و Core i7 را به جای کانفیگ SQ3 انتخاب کردید، دیگر حق ندارید از باتری و به سرعت تخلیه شدن آن هیچ شکایت و گلگی داشته باشید! زیرا همگان شما را ملامت خواهند کرد که خب چرا کانفیگ SQ3 را تهیه نکردید…
بالأخره کدام یک؟
آرم یا اینتل؟
تمامی موارد بالا در حالی است که کانفیگ ARM دستگاه سورفیس پرو 9 اصلا نیاز به موتور فن خنککننده ندارد، زیرا به هیچ وجه دچار درجه حرارت بالا نشده و شاید حتی مهمتر از همه، باتری آن همچون یک تبلت اندروید و iPad Pro تا ساعتها دستگاه را روشن باقی نگه خواهد داشت؛ ضمن اینکه فقط کانفیگ ARM به شما قابلیت سیم کارت و البته آن هم از نوع نسل پنجم 5G را ارائه میدهد.
در نتیجه مخصوصا اگر استفاده شما از دستگاه به نرمافزارهایی چون Adobe Photoshop و Autodesk AutoCAD و CorelDRAW ختم میشود، با اطمینان کامل به شما میگوئیم که چیپست قدرتمند SQ3 قطعا و بدون شک، کاملا پاسخگوی احتیاجات سختافزاری شما خواهد بود حتی با وجود اینکه نیاز به ترجمه کدها یا Emulation برای اجرای سه نرمافزار فوقالذکر باشد؛ چراکه SQ3 به هرحال ذاتا یک پردازنده قدرتمندتر از Core i5 است.
اگرچه در نظر داشته باشید که خوشبختانه حالا سه سال است که شرکت Adobe نسخه مخصوص به اجرا توسط پردازندههای ARM را نیز از برخی نرمافزارهای خود همچون Photoshop تولید و منتشر کرده است.
لذا با توجه به اینکه در حال حاضر تمامی کامپیوترهای شرکت Apple نیز فقط مبتنی بر پردازندههای با معماری ARM هستند و دیگر هیچ کاری با Intel ندارند، طبیعتا روند ساخت و انتشار نرمافزارهای کامپیوتری که مخصوص به پردازندههای ARM باشند روز به روز نرخ صعودی خواهد داشت.
میتوانیم بگوئیم که آینده کامپیوترهای همراه در دست پردازندههای با معماری ARM بوده و در عصر گذار از Intel x86 به ARM64 هستیم. کامپیوترهای همراهی که به علت استفاده از چیپستهای مدرن ARM دقیقا به نازکی و سبکی گوشیهای تلفن همراه هستند.
اما به هرحال، اگر نیاز سختافزاری شما چیزی بیش از فتوشاپ، اتوکد و کورلدراو باشد، و برای مثال نیاز ضروری به کار با نرمفزارهای سنگینی همچون Adobe Premiere Pro و Autodesk 3Ds MAX و Dassault Systems SolidWorks دارید، میتوانید به سراغ کانفیگ Core i5 و اگر آن هم پاسخگوی نیاز شما نبود، به سراغ Core i7 بروید و ضمن این انتخاب، بالاجبار میبایست با بحث عدم وجود سیم کارت، صدای آزاردهنده موتور فن، درجه حرارت بالا و شارژدهی بسیار کوتاه باتری نیز کنار آیید.
تفاوتهای جزئی کانفیگ آرم و اینتل
بین دو کانفیگ ARM و Intel دستگاه مدل سرفیس پرو 9 برخی تفاوتهای کوچکی وجود دارند که شاید هر کاربری به آنها توجه نکند؛ اما به هر حال ما برای شما آنها را در اینجا ذکر خواهیم کرد.
مهمترین تفاوت جزئی بین ایندو کانفیگ، بحث اجرای نرمافزارهایی است که به هر علتی، نیاز به سامانههای SQL Server داشته باشند؛ همچون برخی از نرمافزارهای حسابداری. خبر بد اینجاست که متأسفانه هنوز کامپیوترهایی که پردازندههای با معماری ARM دارا هستند، قادر به اجرای چنین نرمافزارهایی نبوده و اگر نرمافزار مد نظر شما نیاز ضروری به سامانههای SQL Server دارد، مجبور خواهید بود تا با نکات منفی پیرامون کانفیگ Intel کنار آیید.
به صورت مشابه، هر نرمافزاری که به طور کلی نیاز به ماشین مجازی یا Virtual Machine داشته باشد، هنوز قابل اجرا روی کامپیوترهایی که پردازنده ARM داشته باشند نیست. از VM در اکثر اوقات برای اجرای دیگر سیستمعاملها داخل خود ویندوز استفاده میشود.
توجه داشته باشید که ماشینهای مجازی خود شرکت Microsoft از جمله Sandbox و Windows Subsystem for Android یا WSA و Windows Subsystem for Linux یا WSL در این رابطه استثناء بوده و در صورت تهیه کانفیگ ARM پرو 9 قادر به اجرای سه مورد فوقالذکر خواهید بود.
همچنین شایان ذکر است که بحث عدم قابلیت اجرای سامانههای SQL Server و VMهای شخص ثالث که تولید خود Microsoft نباشند، یک موضوع موقتی بوده و در آیندهای نه چندان دور، این دو سامانه نیز روی کامپیوترهای با پردازنده ARM قابل اجرا خواهند شد.
نهایتا به عنوان یک برتری سختافزاری کانفیگ ARM به نسبت Intel باید به قابلیت جالبی بابت تماسهای تصویری اشاره کنیم. اگر دقت کرده باشید، حین تماسهای تصویری شما در حال نگاه کردن به صفحه نمایش دستگاه خود هستید، نه دوربین. که این موضوع باعث میشود طرف مقابل شما تصور کند که شما در حال نگاه کردن به سمت دیگری هستید، نه او.
این چالش میتواند توسط هوش مصنوعی برطرف شود.
لذا چیپست مدرن Microsoft SQ3 دارای واحدهای پردازشی هوش مصنوعی مجزایی هستند که به لطف آنها، جهت نگاه شما به فردی که در طرف دیگر مکالمه تصویری قرار دارد، به صورت اصلاح شده نشان داده خواهد شد به نحوی که گویی شما در حال نگاه کردن به صورت وی هستید؛ که این قابلیت در کانفیگهای Intel وجود ندارد.
دیگر تغییرات Pro 9 نسبت به Pro 8
هیچ تغییری!
اگر صرفا رنگهای جدید و چیپست را کنار بگذاریم، پرو 9 عملا همان پرو 8 بوده و البته این خوب است. زیرا «ترک عادت موجب مرض است» و یکسان بودن ساختار کلی دو دستگاه مزیت مهمی را به دنبال خواهد داشت که به بحث سازگاری لوازم جانبی و در صدر آنها، سازگاری کیبورد برمیگردد.
در نتیجه خوشبختانه تمامی لوازم جانبی پرو 8 و 9 کاملا با یکدیگر یکسان بوده و اگر در حال حاضر پرو X و یا پرو 8 دارید، میتوانید بدون نیاز به تهیه کیبورد و قلم جدید که خود بسیار گران قیمت هستند، دستگاه خود را به پرو 9 ارتقأ دهید.
البته شایان ذکر است که از نظر جایگاه قرارگیری پورتها، ساختار بدنه پرو 9 در اصل ترکیبی از پرو 8 و پرو ایکس شده. به طوریکه در پرو 9 حالا ما شاهد یک پرو X هستیم که ضخیمتر شده و همچون پرو 8 دارای منافذ خروج هوا میباشد. در نتیجه همه درگاهها دقیقا به شکل پرو اکس هستند و متأسفانه برخلاف پرو هشت، خبری از جک 3.5 میلیمتری هدفون نیست. بدین ترتیب اگر در حال حاضر پرو 7 دارید، با خرید پرو 9 از دو پورت کارت حافظه MicroSD و هدفون محروم خواهید شد.
بگذارید در این زمینه، تغییر پرو 7 به پرو 9 را به عنوان یک «ارتقاء» حساب نکنیم…
خندهدارتر این است که در حال حاضر Surface Go 3 ، هم درگاه کارت حافظه دارد و هم هدفون، ولی Surface Pro 9 هیچکدام از این دو را ندارد!
پس بد نیست یادآور شویم با اینکه پرو 9 فقط حدود 10 گرم سبکتر از پرو 8 شده، اما همچنان در حدود 100 گرم سنگینتر از پرو 7 است…
جمعبندی
نقطهای که در حال حاضر تبلتهای Surface در آن قرار دارند، دقیقا همان جایی است که 10 سال پیش برای آن هدفگذاری کرده بودند؛ یعنی تلفیقی از دو کانفیگ ARM و Intel در کنار یکدیگر.
اگرچه مسیری که بر دستگاههای Surface گذشت، به هیچ وجه سهل و عادی نبوده و پر از چالش و اتفاقات عجیب بود.
اما مهم اینست که در حال حاضر، هر دو کانفیگ ARM و Intel در یک دستگاه واحد ادغام شدهاند.
پیشنهاد ما به اکثر کاربران، قطعا کانفیگ ARM به علت قابلیت پشتیبانی از سیمکارت 5G ، عدم وجود صدای آزاردهنده موتور فن، عدم وجود درجه حرارت بسیار بالا و عدم وجود مشکل خالی شدن سریع باتری است.
هر فردی به شما گفت که کانفیگ ARM ضعیف است، بدانید که یا از نقصان اطلاعات فنی رنج میبرد و یا اگر آن فرد، یکی از فروشندگان دستگاههای Surface باشد، قطعا با اهداف تجاری، سعی در کاشتن چنین تفکری در ذهنیت شما دارد.
زیرا خود چیپست SQ3 از نظر فنی، قویتر از Core i5 نسل 12 بوده و فقط به علت نیاز به مرحله اضافهای تحت عنوان Emulation اکثر نرمافزارهای ویندوزی را کُندتر از Core i5 اجرا میکند.
اما اگر نرمافزاری که مخصوص به ARM باشد را روی کانفیگ ARM اجرا کنید، خواهید دید که تا چه حد سریعتر از Core i5 عمل خواهد کرد.
اگرچه حتی با وجود مرحله اضافی Emulation بازهم چیپست SQ3 به حدی قوی است که کاملا پاسخگوی نیاز شما بابت اجرای نرمافزارهایی چون Adobe Photoshop و Autodesk AutoCAD و CorelDRAW خواهد بود.
و البته که بیشک، آینده متعلق به کامپیوترهای با پردازنده ARM بوده و روز به روز، به تعداد نرمافزارهایی که مخصوص به معماری ARM ساخته میشوند، افزوده خواهد شد…